
فیلوگرافیک (Philographics ): وقتی که فلسفه و طراحی گرافیک با هم تلاقی میکنند
یکی از اهداف طراحی این است که یک برند یا موضوع را ساده کند و آن را در دسترس همگان قرار دهد. این مسأله به ویژه زمانی کاربرد دارد که شما با یک موضوع پیچیده سروکار دارید. موضوعی که شاید به توضیحی با صدها کلمه یا بیشتر نیاز داشته باشد.
یک مثال عالی از این دست، کارهای طراحی جنیس کرراز (Genis Carreras ) با عنوان فیلوگرافیک (Philographics ) است. که او در این کارها، بسیاری از تئوریهای پیچیدهی فلسفی را جمعآوری کرده و جوهر معنایی آنها را با تصویری ساده به نمایش گذاشته است. وی با استفاده از طیف متنوعی از اشکال و رنگهایی شاداب با متنی کوتاه این توضیحات ساده و در عین حال تاثیرگذار از تئوریهای مختلف فلسفی را خلق کرده است. طراحی این مجموعه یک سال پیش تنها با ۲۴ پوستر آغاز شد و تا به امروز ادامه پیدا کرد. وی تا به امروز بیش از ۷۰ طراحی فیلوگرافیک تولید کرده است. این مجموعهی شگفت انگیز، سبکِ متمایزِ طراحی گرافیک سوئیس را داراست. گرافیک سوئیس اساسا مینیمال است ودقت و اجرای بی و عیب و نقصی دارد. (منبع: انجمن صنفی طراحان گرافیک)
- دییزم (Deism ) یا خداگرایی: بدون تکیه بر دینی خاص، بر این باور است که خدا به عنوان یک آفریننده و دادار وجود دارد و گیتی فیزیکی را خلق کردهاست؛ اما در عملکرد آن مداخله نمیکند.
- رلتیویزم ( Relativism ) یا نسبی گرایی: نگرش فلسفی است که وجود حقیقت محض را انکار میکند. نسان تنها قادر به شناخت نسبی میباشد و شناخت انسانها از دنیا و چیزها محدود و وابسته به فرایند درک و تجربه شخصی انها از دنیاست.
- دوآلیسم (Dualism ) دوگانهانگاری یا دوالیسم یک دیدگاه فلسفی در مباحث فلسفه ذهن است.
- انتروپوسنتریزم (Anthriopocentrism) یا انسان مداری: بر اساس این عقیده وجود انسان، دلیل مرکزی وجود کل نظام هستی است.
- استتیسیزم (Aestheticism ): بر این باور است که محور اصلی تلاش انسان در زندگی باید بر خلق و لذت بردن از زیبایی، در همهی اشکال آن متمرکز باشد.
- اگالیتاریانیزم (Egalitarianism ) یا مکتب مساوات بشر: یک ایدئولوژی سیاسی است بر این باور که با مردم باید به طور مساوی رفتار شود.
- هولیزم (Holism ) یا کلنگری، کلگرایی: به نگرش و طریقهٔ تفکری گفته میشود که بر اساس آن تعیین و تبیین تمامی صفات و ویژگیهای یک سیستم، از طریق توضیح اجزای آن مشخص نمیشود. در عوض، کلیت یک سیستم نقش تعیین کنندهای در اینکه اجزای آن چگونه باید رفتار کنند دارد.
- رئالیسم (Realism ) یا واقعگرایی: معتقد است که واقعیت، مستقل از فهم نظارهگر وجود دارد. واقعگرایی اخلاقی مبنی بر این است که حقایق اخلاقی در وهله اول، هستی مستقل از آدمی دارند و در وهله دوم توسط ابزارهای ادراک انسان قابل شناختند و قابل صدق و کذب هستند. رپرزنتیتیو رئالیسم (Representative Realism) یا بازنمودگرایی مدعی براین است که انسان نمیتواند جهان خارج را به طور مستیم درک کند.
- اترنالیسم (Eternalism ): موضع گیری فلسفی مبنی بر اینکه زمان، فقط یکی دیگر از ابعاد است. اتفاقات آینده از پیش وجود دارند، و همهی نقاط زمان به اندازه مساوی واقعی هستند.
- دیترمینیزم (Determinism ) یا جبر گرایی: یک موضوع فلسفی است که بر طبق آن هر رویدادی از جمله شناخت، رفتار، تصمیمات و کنشهای آدمی به صورت علّی، توسط زنجیرهی پیوستهای از رخدادهای پیشین تعیین شدهاست.